۱۳۸۷ مرداد ۱۷, پنجشنبه

شرح مذاکرات محرمانه سران نظام برای تهیه پاسخ به پیشنهاد 1+5

مقام معظم رهبری: آقایون، دشمن فشار زیادی آورده که یه جوابی به پیشنهادشون بدیم که به خیالشون بین مسوولین دودستگی ایجاد بشه و با تحریک دشمن داخلی به مقاصدشون برسند.

رفسنجانی(استوانه ی قطور نظام): ما واقعا تشکر می کنیم از این تدبیر مقام معظم رهبری. فقط اگر در زمینه سازندگی نقش ویژه ای به مجمع یا خبرگان داده بشه، یا رییس یکی از این دو نهاد، با حکم حکومتی، همزمان به عنوان رییس جمهوری هم خدمت بکنه، دیگه واقعا چشم طمع دشمنان نظام از تشکیلات ولایت فقیه برچیده می شه. ما هم بیشتر واقعا تشکر می کنیم.

سید محمد خاتمی: بشر امروز بیش از هر روز تشنه قرائت جدیدی از دینه.

(در این لحظه استاد مصباح به سمت آسید محمد آقا حمله ور میشه و سید محمد آقا در حالیکه داد می زنه "غلط کردم بابا" از سالن خارج می شه.)

سردار رادان: ما نشون دادیم که اگه مدیریت مبارزه با جرایم به روز باشه، حتی می شه از آفتابه و چهارپایان(عذر می خوام حاج آقا حسنی) هم در این زمینه استفاده بهینه کرد.

غلامحسین خان الهام در حالیکه نیشش تا پس سرش بازه: این تحریمها که میگن، همش دروغ سیزدهه، خود آقای رییس جمهور به حاجیه خانم رجبی گفته بودند. راستی آقای رییس جمهور قرار بود امروز به اندازه ی 500و2 نفر ساعت روی اقتصاد مملکت یک کارایی بکنند، برا همین نتونستند تشریف بیارند.

مهدی کروبی(شیخ اصلاحات): خاتمی و عبداله نوری غلط کردند که می خوان کاندید بشن، مگه من مردم! حاجیه خانم فاطمه کروبی هم هر روز تاکید دارن که "حاج آقا شما از نظر ما اصلح هستید". آقا هم بارها به بنده لطف کرده اند و تاکید کردند که "حالا برو بیرون، زیاد حرف نزن، ببینم دفعه بعد چی می شه". فقط باید تمرین بی خوابی کشیدن بکنم که با قاضی مرتضوی هماهنگ کردم یه ماه مونده به انتخابات معلم خصوصیم بشه.

غلامعلی خان حداد عادل در حالیکه از جا بلند می شود، با ژستی شاعرانه می خواند که:

شیاف ولایتم خوانند، پرس از چه ره

دختم به زیر ابن ولی خوابد، پر ره به ره

علی لاریجانی: باز تو بی اجازه شعر خوندی، حداد؟! بشین ببینم.

روح الله حسینیان: در جریان قتلها، حاج سعید واقعا مظلوم واقع شد. ما خودمان آخه یه زمانی قاتل بودیم خودمان خبر داریم چی به چیه.

سردار زارعی: الحمد لله ظرفیت نظام این قدر بالا رفته که مسوولین نظام نه تنها از اقامه نماز جماعت حتی برای خانمهای آسیب دیده اجتماعی هم دریغ ندارند، بلکه سر این قضیه با هم رقابت سالم هم دارند. خدا رحمت کنه حضرت امام رو که می گفتند رقابت برای خدمت، حکم عبادت رو داره. ریا نباشه، اما به شخصه چندبار با آقایان دکتر مددی و قاضی مرتضوی مجبور به رقابت سالم شدم.

در این لحظه دکتر احمدی نژاد وارد می شود: آقایون سلام علیکم یا الله. یک جا برا ما، یکی هم برا امام زمان لطفا باز کنید، کنار من می شینن فقط. ما یک سفر استانی داشتیم با طراحی راه حل برای مشکلات جهان، این بود که دیر شد.

علی لاریجانی: ولی سخنگوی دولت گفته بود که مشغول یه کارایی رو اقتصادید.

احمدی نژاد: بابا اون که مال صبح بود. ما اگه قرار بود با سرعت شما کار کنیم که از همه نظر قدرت اول جهان نمی شدیم.500و2 نفر ساعت کار کارشناسی روش کردم، مشکل اقتصاد حل شد. رایحه خوشش مگه نیومد؟ خوب، این پاسخ به 1+5 رو هم خودم بر اساس مذاکرات این جلسه تهیه می کنم. اینجوری زودتر آماده می شه.

حسن روحانی: ولی شما که توی جریان مذاکراتی که امروز انجام شد نیستید.

احمدی نژاد: من خودم مهندسم. شما نگران نباشید. شما فقط بگید دوست دارید حاجیتون روش چند هزار نفر- ساعت کار کارشناسی بکنه. خودم نامه رو می نویسم می دم منوچ یه تک پا ببره بروکسل. چون این روزا هم می دونید که پاشنه در" نوکرخونه" ی پاستور رو از جا درآوردن این اروپائیا. می گن محمود دمت گرم، دیگه ما قد اون فرمانده آمریکائیه هم نیستیم که باهاش عکس انداختی. اگه خودت هم نمی آیی، لااقل منوچ، اسفندیار، غلامحسین، یکی از برو بچو بفرست اینجا بالاخره.

خوب آقایون زودتر بفرمایید بیرون که کلی از موضع گیری های آمریکائیها هست که ما با آقا باید بهشون بخندیم. بفرمایید....

هیچ نظری موجود نیست: